ریشه شناسی چیست؟
ریشه شناسی مطالعه کردن منشا کلمات و چگونگی تغییر معنی آنها در طول زمان هست. با وجود اینکه انگلیسی یک زبان آلمانیه، ریشه شناسی لغات انگلیسی و پیشوندهای مشترک زیادی با لاتین و یونانی داره. به همین دلیل، وقتی یک ریشه یا پیشوند رو درک میکنین، میتونین اون رو نه تنها برای یک کلمه خاص که بهش نگاه میکنین، بلکه برای ساختار بسیاری از کلمات دیگه اعمال کنین. در واقع توی مفهوم عمق و پیچیدگی، این رو منشا اون مینامیم.
یکی از مثالهای رایج این موضوع، کشف ریشه شناسی کلمه فاجعه یا همون disaster هست. این کلمه، پیشوند dis- به معنای نه، جدا یا دور داره. احتمالاً میتونین به کلمات زیادی فکر کنین که با dis- شروع میشن. توی قسمت دوم همین کلمه، Astro به معنای ستاره هست؛ بنابراین از نظر ریشهشناسی، فاجعه (disaster) به معنای «نه در ستارگان» یا «بدبخت/ستارهدار» است. معنای ریشه شناختی این واژه به این معناست که اتفاقی که افتاده بسیار بد و ناخوشاینده، چون ستارهها همسو نیستن. این مورد به زمانهای قبلی برمیگرده که مردم معتقد بودن بلایای طبیعی نتیجه نارضایتی خدایان هستن. از این مثال ساده میتونین متوجه بشین که با روش ریشه شناختی، درک ما از کلمه چقدر غنیتر و مفهومیتر میشه.
وقتی با روش ریشه شناسی لغات انگلیسی رو یاد میگیریم نه تنها تعریف رو درک کنیم، خود لغت یا کلمه هم برای ما پر معناتر میشه. حالا کلمه سه بعدی هست و خیلی زندهتر از زمانی به نظر میرسه که تنها به خطوط و منحنیها یا حتی تعریف ختم میشد .
اهميت ریشه شناسی لغات انگلیسی برای زبان آموزان کشورهای دیگه
خیلی از زبان آموزهای انگلیسی، زبان اول شان زبانی لاتین هست مثل اسپانیایی. خیلیها هم زبانی دارند که معمولاً به اون زبان تکلم میشود و همچنین یک زبان مبتنی بر لاتین است. به عنوان مثال، به دلیل استعمار، بسیاری از دانشجویان آفریقایی و آسیای جنوبی فرانسوی صحبت میکنند.
زمانی که ما واژهها رو آموزش میدهیم، از جمله ریشه شناسی لغات انگلیسی، احتمال اینکه کودکانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند، این کلمه رو بهتر و سریعتر درک کنند، خیلی بیشتر میشود. البته، بعضی از اینها همزادهای نادرست هستند (کلماتی که به نظر میرسه باید به یک معنا باشن، اما اینطور نیست)، ولی این یک مشکل کوچک در مقایسه با فایده بزرگی هست که درک ریشه شناسی لغات انگلیسی برای زبان آموزان دارد.
به عنوان مثال، پیشوند لاتین con– به معنای «با» یا «با هم» هست. ما اون رو در کلماتی مانند consistent و connected (سازگار و مرتبط) هم میبینیم. این برای زبان آموز انگلیسی که زبان اولش اسپانیایی است سود و منفعت داره. در زبان اسپانیایی، کلمه con به معنای «با» یا «با هم» هست. وقتی به زبان آموزایی که اسپانیایی هستن، توضیح میدیم که در انگلیسی هم به همین معنیه، نه تنها خود کلمه رو میفهمند، بلکه احساس میکنند بیشتر با انگلیسی ارتباط دارند و میدانند که منشأ مشترک زیادی بین انگلیسی وجود دارد.
نمونه برخی از ریشه های کاربردی در زبان انگلیسی که به ما کمک می کنند بساری از لغات را حدس بزنیم
Vis → قدرت دیدن
یکی از پرکاربردترین ریشه های لاتین در لغات انگلیسی vis می باشد که با آشنایی با این ریشه می توانید لغات زیادی را حدس بزنید . یادتون باشه هر لغتی را با ریشه vis دیدید ، به معنای قدرت دیدن است . و با توجه به ابن ریشه ، می توانید درصد بالایی از معانی لغات را حدس بزنید.در مثالهای زیر تعدادی از لغات ،که با ریشه vis می باشد را به عنوان نمونه ،قرارداده م ،تا علاوه بر آشنایی با این ریشه ،به صورت عملی و خود آموز، دامنه لغات انگلیسی خود را افزایش دهید.
لغات زیر را با کمک معنای ریشه ای آنها و به صورت خوآموز حفظ کنید.
1. visual: دیدن
2. visible: قابل مشاهده
3. Invisible نامرئی :
4. television: تلویزیون
5. advise: توصیه
6. visit: دیدار
7. visitor: بازدیدکننده
8. revise : تجدیدنظر
لغات زیر را با کمک معنای ریشه ای آنها و به صورت خوآموز حفظ کنید.
1. ante → قرار گرفتن چیزی جلوی چیز دیگر
از ریشه ante در لغاتی استفاده می شود ،که اشاره به قبل دارد و کاری که جلوتر از کار اصلی صورت گرفته باشد. ریشه ante از جمله ریشه های کاربردی است ، که بیشتر در لغات تاریخی و فلسفی مورد استفاده قرار می گیرد. و آشنایی با آن کمک زیادی به مترجمان و خوانندگان متونهای زبان اصلی خواهد داشت.
تمرین 2 : خود آموزی زبان انگلیسی بخش ریشه شناسی (ANTE)
لغات زیر را با کمک معنای ریشه ای آنها و به صورت خوآموز حفظ کنید.
2. anteroom: اتاق انتظار
3. antechamber: اتاقی قبل از اتاق اصلی و یا بزرگتر
4. antebellum: قبل از جنگ (قبل از جنگ داخلی در آمریکا)
5. ante mortem: دوره قبل از مرگ
6. ante meridiem: AM(قبل از ظهر)
7. antediluvian: قبل از سیل بزرگ و بزرگ
8. antedate: پیش بینی کردن
کاربرد ریشه شناسی لغات انگلیسی برای ما فارسی زبانها
اگرچه همه مزایای یادگیری ریشه شناسی لغات انگلیسی مهم و شگفتانگیزه، اما چیزی که از منظر آموزشی متمایز هست، پویایی عظیم ریشه شناسی «دو برای یک» هست. حتی زبان آموزانی که زبان مادری مبتنی بر لاتین رو ندارند (مثل ما فارسی زبانها)، میتوانند از ریشه شناسی بهره ببرند، چون ریشه شناسی، ویژگی نهایی دو به یک هست.
وقتی یک پیشوند رو میشناسیند، احتمالاً به دهها یا حتی صدها شکل واژه ساخته شده از اون پیشوند دسترسی خواهید داشت. به این ترتیب، ریشه شناسی لغات انگلیسی تا حدودی شبیه کلید اصلی میشه که با آموزش یک تعریف واحد، قفل اون کلمه رو باز میکنیم، اما در واقع با آموزش ریشه شناسی، قفل خیلی از کلمات باز میشود مثلاً، وقتی میفهمیم که ject به معنای «پرتاب کردن» هست، میشه گفت یک جهان کامل برای ما معنا میشود.
به مثالهای زیر توجه کنین:
پروژکتورها (Projector) تصاویر رو روی صفحه نمایش پرتاب میکنند.
زمانی که افکارمون (object) رو به سمت چیزی پرت میکنیم.
بازیکنان ورزشی از بازیها اخراج (ejected) شدن یا به بیرون از تیم پرت شدن.
ماهی بسیار کوچکی رو که صید کردیم، رد میکنیم (reject) یا به آب پرتاب میکنیم.
فقط همین یک ریشه دنیایی از امکانات و قفلهای زبانی رو باز میکنه. در حقیقت ریشه شناسی به زبان آموزان کمک میکنه تا کلمات رو به روشی کاملتر و ماندگارتر درک کنند.
وقتی که به ریشه شناسی کلمه، منشا و قطعات اون نگاه میکنیم، معمولاً معنای اون خیلی پر مفهومتر از این هست که فقط تعریفی از کلمه رو به خاطر بسپاریم که از هرگونه درک واقعی جدا شده باشه. برای همین آموزش دیدن با یک دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی میتونه بسیار مفید واقع بشه.
ریشه شناسی لغات انگلیسی یک ابزار تمایز قوی هست. زبان آموزان با توانایی بالا، اغلب بازی با کلمات رو دوست دارند. وقتی این افراد تشویق میشوند که توی بحث ریشه شناسی کلمات دقیق بشوند، ابزاری ساده و مؤثر برای این تمایز ارائه میدن. قطعاً اگه به جای کار روی املای یک کلمه، از دانش آموزان انتظار میرفت که بفهمن چرا کلمه بر اساس ریشه اون به این شکل نوشته شده، چه از لحاظ نوشتاری و چه معنایی، بهتر در خاطرات ثبت میشد. ریشه شناسی لغات انگلیسی روشی آسان، در دسترس و رایگان برای ایجاد نقاط قوت در عین استفاده از محتوایی مشابه بقیه افراد و زبان آموزان هست.
راه اندازی موتور فکری در مواجه با کلمات
ریشه شناسی لغات انگلیسی برای رشد فکر و ذهن آزاد ضروری هست. یکی از اهداف تیم ما برای زبان آموزانی که دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی ما رو تهیه میکنن، این هست که به دانش آموزانمون کمک کنیم تا متفکران انتقادی مؤثری باشن. ما میخوایم اونها بتونن بدون سختی کلمات انگلیسی رو ریشه شناسی کرده و از اون در مهارتهای مختلف اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ استفاده کنن.
ریشه شناسی لغات انگلیسی نکته اصلی مهارتهای مورد نیاز برای انجام این کار هست. یادگیری ریشه شناسی باعث میشه ما کمتر به نحوه استفاده دیگران از کلمات وابسته باشیم. وقتی متوجه میشیم که چگونه یک کلمه تغییر کرده و مفهوم اون از روشی که برای اولین بار استفاده میشده به روشی که حالا استفاده میشه تغییر کرده، کمتر احتمال داره که چیزهایی رو که مردم برای معنی یک لغت میگن به راحتی بپذیریم. وقتی کلمهای رو میشنویم انواع مسیرهای عصبی درون ذهن ما به راه میافتن که ما رو وادار میکنن عمیقتر از اونچه که دیگران میگن فکر کنیم تا اون رو به عنوان چیزی که دیگران میگن بپذیریم. در حقیقت میشه گفت که دونستن ریشه شناسی شک و تردید فکری سالمی در ما ایجاد میکنه. زمانی که ریشه شناسی لغات انگلیسی رو درک میکنیم، به احتمال زیاد میتونیم کلمات رو به روشی که اونها رو معنا میکنیم استفاده کنیم و در مورد چیزهایی که خودمون میگیم درک بهتری داشته باشیم و اینجوری دیگه کمتر احتمال داره چیزی بگیم که واقعاً منظورمون نیست. همین موضوع باعث میشه که ما بیشتر درک بشیم و دیگران رو نیز بهتر درک کنیم.
درک پیوستگی کلمات با ریشه شناسی لغات انگلیسی
ریشه شناسی برای درک به هم پیوستگی همه چیز ضروری به حساب میاد. وقتی قطعات کلمه رو درک میکنیم، مغزمون فرصتهای بیشتری برای ایجاد مسیرهای عصبی داره. سپس راههای متعددی وجود داره که مغز میتونه به کلمه مدنظر نزدیک بشه. در واقع وقتی شروع به ایجاد این ارتباط بین کلمات میکنیم، برقراری ارتباط بیانی حتی بین افراد، مکانها، رویدادها، فرهنگها، زبانها و نژادها برامون آسونتر میشه. در واقع هیچ چیز به این سادگی نیست که به نظر میرسه و هیچ چیز جدا از هر چیز دیگهای وجود نداره.
وقتی که پیشوندهای نوشتاری و همچنین تاریخچه کلمه رو یاد میگیرین، نه تنها نسبت به اون کلمه، بلکه نسبت به بسیاری از کلماتی که اون پیشوندها باهاشون مرتبط هستن هم درک پیدا میکنین. اگر میخواین ارتباط همه چیز رو درک کنین، درک ریشه شناسی لغات انگلیسی ضروری هست. با ریشه شناسی لغات انگلیسی، شما شروع به درک پیوستگی زبان و فرهنگ و همچنین ارتباط تاریخ با زبان انگلیسی میکنین. از طرف دیگه، بهتر به ارتباط کلمات با یکدیگر و نحوهای که مردم کلمات رو در طول قرنها به یکدیگر نزدیک کرده و یا اونها را جدا کردن، درک میکنین. وقتی بفهمین هر چیز از کجا اومده، همه چیز جالبتر به نظر میرسه. شما شروع به نگاه کردن به جهان میکنین، به طوری که انگار از طریق عینکهای درخشان، جایی رو که همه چیز معنای عمیقتر و غنیتری پیدا میکنه، میبينين.
پیدایش معانی جدید برای کلمات و تأثیر آن بر ریشه شناسی
ریشه شناسی انعطاف ذهنی ایجاد میکنه و فقط منشا یک کلمه نیست. این مسئله در حال بررسی هست که چطور معنای کلمه در طول زمان تغییر کرده. میدونیم که به دلایل مختلفی مثل به وجود اومدن استعارههایی در استفاده از کلمات در طول تاریخ، کلمات معانی جدیدی به خود گرفتن که در ابتدا اون معنیها رو نداشتن. این موضوع میتونه مهم باشه، چرا که این تغییر میتونه تفاوت قابل توجهی در معنای کلمه ایجاد کنه. یک کلمه میتونه در کل معنای خود، از ریشهها، پیشوندها و پسوندهای خودش دور شه، چون مفهوم اون در طول زمان تغییر کرده.
وقتی بفهمین کلمات از کجا اومدن و چگونه در طول زمان تغییر کردن، درک و پذیرش اینکه همه چیز تغییر میکنه آسونتر میشه. اینطوری میدونین که چه چیزی میتونه معنایی جدید به خودش بگیره که قبلاً نداشته و متوجه میشین که چطور کلمات تغییر پیدا میکنن؛ در نتیجه به جای اینکه از قواعد تلفظ و املا برنجین، شروع میکنین به اونها به عنوان بخشی از کل زیباییهای زبان نگاه کنین.
میتونیم کلمات رو به عنوان مسافر تصور کنیم، اونها در یک نقطه از جهان تک بعدی شروع میکنن و به طرف خانوادههای زبانی دیگر سفر میکنن و با رفتنشون معنا پیدا میکنن. توی این سفر املا و تلفظ اونها تغییر شکل میده و دگرگون میشن، اما اونها هنوز هم به عنوان معنای قدیمیترشون قابل تشخیص هستن. گاهی به قدری پیر میشن که دیگر سفر نمیکنن و از نقشه خارج میشن و گاهی اوقات هم جسور هستن و از یک خانواده زبانی به خانواده دیگر میپرن و توی اون خانواده جاگیر میشن.
ریشه شناسی لغات انگلیسی اغلب به عنوان یکی از اسرار محفوظ معلمان انگلیسی در نظر گرفته میشه که داستانهایی که زیربنای زبان انگلیسی هستن و اغلب میتونن ایدهها و معانی رو که ما به دنبال برقراری ارتباط هستیم، روشن کنن. مثل یک استعاره خوب انتخاب شده، اونها میتونن یک ایده یا یک مفهوم رو ملموس کنن. این نشانه، نشانهای از سواد در سراسر برنامه درسی نیست، بلکه به رسمیت شناختن اونه که درک عمیق زبان رو برای هر زبان آموز ضروری میکنه. اگر فکر میکنین ریشهشناسی کسلکننده هست و محفوظات آکادمیک زبانشناسی یا معلمان انگلیسی خستهکننده هستن، میتونین از دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی تیم ما برای یادگیری این مبحث مهم و بسیار کاربردی استفاده کنین؛ چرا که ریشه شناسی لغات انگلیسی میتونه بسیار الهام بخش باشه و دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی دقیقاً تمامی الهامها و معیارهای آموزشی لازم رو برای شما به ارمغان میاره.
در واقع آگاهی نسبت به ریشه شناسی لغات انگلیسی به شما این امکان رو میده تا زبان انگلیسی رو از زاویه دیگه و با دیدی بازتر بررسی کرده و یاد بگیرین. این شیوه سبب استحکام آموختهها و جهتبخشی به اونها میشه که برای کسانی که سعی دارن زبان انگلیسی رو برای اهدافی از قبیل مهاجرت و یا آزمون دکتری و یا آزمون EPT بیاموزند، بسیار کاربردی و اثرگذار هست.
دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی
قطعاً یادگیری زبان انگلیسی از راه و روش درست اون میتونه کمک خیلی بزرگی برای شما و خیلی زبان آموزهای دیگه باشه. همونطور که گفته شد، ریشه شناشی یکی از بخشهای مهم این قضیه هست. بی شک اگه چیزی رو به صورت اصولی و درست یاد بگیرین، خیلی سخت میتونین فراموشش کنین؛ چون اون مسئله که میتونه هر چیزی باشه، از راه مناسبش وارد مغز شما شده و تو جایگاه صحیح از حافظه شما قرار گرفته.
مثلاً خیاطی رو در نظر بگیرین که میخواد لباس بدوزه. قطعاً باید فوت و فن این کار رو بلد باشه و بدونه داره آستین رو به کجای لباسش وصل میکنه. اگه این خیاط آموزش درست دیده باشه، میدونه پارچه رو از کجا ببره و بدوزه که پاره نشه و میدونه کجا به کجا وصل میشه. همینم باعث میشه که لباس تمیز و باکیفیتی بدوزه که نگرانی نسبت به پاره شدن و دگرگونی اون نداشته باشه؛ اما اگر خیاطی تحت آموزش درست به مهارت توی این حرفه نرسیده باشه، نمیتونه با فرمول برای هر اندازهای لباس بدوزه. به عبارتی محدود میشه به همون سایزی که یاد گرفته.
این مثال، درست مثل یادگیری زبان انگلیسی میمونه. شما هم اگه فوت و فن کلمه رو بدونین، دیگه نگرانی راجع به دگرگونی و واژگونی جمله بندیتون نخواهید داشت؛ اما اگه از آموزش استاندارد و درست بهره نبرده باشین، نمیتونین کلمات زیادی حفظ کنین و یا با استفاده از یک قالب، معنی کلمات دیگه رو حدس بزنین و اینجوری شما هم محدود میشین به اون کلمههایی که حفظ کردین.
کلمه اصلیترین بخش از جملهست که نباید دست کم گرفته بشه. حتی میشه گفت کلمه به نوعی تأثیر گذارترین بخش از جمله هست که قطعاً حفظ کردن و به خاطر سپردن اون، اصلاً کار آسونی نیست. این کلمات هستن که به متنها یا صحبتهای ما جهت و معنی میبخشن.
به همین خاطر تیم ما دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی رو آماده کرده تا شما بتونین برای تقویت یادگیری و آموزش درست از این منبع استفاده کنین. به علاوه با این شیوه به خاطر سپردن کلمات براتون راحتتر میشه.
اگه شما هم به دنبال یه مجموعه آموزشی معتبر که توسط افراد مجرب و آگاه در این زمینه تهیه شده، هستین؛ دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی به روش آموزش تصویری، میتونه به شما کمک کنه تا بتونین کلمات بیشتری رو بهتر به خاطر بسپرین و از اونها توی جمله سازیهاتون استفاده کنین. قطعاً استفاده از تصویر یک راه فوقالعاده برای یادگیری هست که شما رو در مسیر آموزشی بهتری قرار میده.
داستان یادگیری لغات انگلیسی با روش ریشه شناسی لغات
محمود پیرهادی هستم و بسیار خوشحالم که به مقولۀ یادگیری لغات انگلیسی به روش ریشهشناسی علاقهمند شدید و تصمیم گرفتید آن را امتحان کنید. از آنجایی که این روش یادگیری لغات انگلیسی علیرغم پیشینه و اصولی که در پس آن وجود دارد برای دوستانی که قصد یادگیری واژگان زبان انگلیسی را دارند ناشناخته مانده و در اغلب مواقع سؤالاتی را مطرح میکنند که بین اکثر دانشجویان مشترک است.
تصمیم گرفتم پاسخ این سؤال را در قالب آموزشهای کوتاه ریشه شناسی لغات انگلیسی ارائه بدهم تا دانشجویان دکترا ضمن آشنایی با روش کار و نحوۀ ارائه مطالب ببینند که آیا این روش مناسبشان هست یا خیر. یکی از بزرگترین دغدغههایی که بیشتر دانشجویان دکترا ept قبل از اینکه یادگیری لغات به این شیوه را شروع کنند دارند این است که فکر میکنند ریشهشناسی آنقدر ثقیل و تخصصی است که آنها از پس آن بر نمیآید و یا اینکه چون پایۀ قوی ندارند پس نمیتوانند با این روش لغات را یاد بگیرند.
اما واقعاً اینطوری نیست، اتفاقاً ریشه شناسی لغات انگلیسی باعث ساده شدن واژهها میشود و باعث میشود واژهها را خیلی راحتتر یاد بگیریم و به خاطر بسپاریم و هیچ نیازی به سطح قوی از زبان و یا پایۀ قوی ندارد. عدۀ دیگری هم هستند که با این روش هیچ آشنایی قبلی ندارند و دوست دارند بدانند که به طور کلی روال کار و یادگیری واژگان به روش ریشهشناسی به چه صورتی است. اگر این سؤالات برای شما هم مطرح است ادامۀ آموزش را ببینید تا پاسخ سؤالاتتان را دریافت کنید.
چرا یادگیری لغات انگلیسی با روش ریشه شناسی مهم است؟
در حالت عادی و آن طوری که اغلب ما عادت کردیم واژگان را حفظ کنیم با دیدن یک واژه هیچ چیزی دستگیرمان نمیشود و نمیفهمیم که این واژه از چند بخش تشکیل شده، نقش آن چیست، اگر اسم است فعلش چه چیزی میشود، اگر فعل است صفتش چه میشود و الی آخر. همۀ اینها باعث سردرگمی و کلافگی بیشتر ما میشود. در واقع ما هیچ برداشتی از این واژه نداریم و نمیدانیم که چطور شد و چه فرایندی اتفاق افتاد و چه اجزایی با هم ترکیب شدند تا این واژه را ساختند و این ترکیب چطور دارد معنای جدیدی را میسازد.
در نتیجه بدون هیچ توضیح و دلیل و منطقی با خودمان یک قرار میگذاریم و میگوییم هر وقت این کلمه را دیدم باید به یاد این معنا بیفتم و این کار هیچ فرقی با این نمیکند که بگوییم هر وقت این سیب زمینی را دیدم باید یاد این معنی بیفتم چون چهره و قیافۀ این واژه دقیقاً به اندازۀ همین سیب زمینی برای ذهن ما آشنا است. در حین اینکه این کار هیچ منطقی ندارد و برای مغز هم مشخص نیست که چرا باید با دیدن این سیب زمینی یاد فلان معنا بیفتد، وقتی تعداد واژههایی که برای ما هیچ تصویری ایجاد نمیکنند و هیچ برداشتی از آنها نداریم کم کم زیاد میشوند، مغز ما دیگر نمیتواند این همه اطلاعات خام و پردازش نشده را هضم کند و آن وقت است که احساس میکنیم همۀ واژهها دارند شبیه به هم میشوند و نمیتوان حفظشان کرد.
اگر از روش ریشه شناسی لغات استفاده نکنید چه اتفاقی می افتد؟
بعد از مدتی تلاش وقتی که به عقب برگردید و واژگانی که قبلاً حفظ کردید را میبینید احساس میکنید که همه را فراموش کردید. اما چرا این اتفاق میافتد؟ اگر با همان مثال سیب زمینی پیش برویم وقتی که داریم سعی میکنیم این واژه را بدون تجزیه و تحلیل و ریشهشناختی حفظ کنیم مثل این است که بخواهیم سیب زمینی را خام و درسته قورت بدهیم. همانطور که دستگاه گوارش به سختی میتواند چنین چیزی را هضم کند و احتمالاً آن را پس میزند.
سیستم مغز ما هم قادر به تجزیه و تحلیل چنین اطلاعات خام و پردازش نشدهای نیست و آن را پس میزند. همین جا است که اغلب افراد به حافظه خودشان شک میکنند و میگویند من حافظهام ضعیف است. در حالی که حافظۀ شما ضعیف نیست، شما دارید اطلاعات خام و تجزیه و تحلیل نشده را به مغزتان میفرستید و مغز نمیداند این چیست و به چه دردی میخورد و آن را باید کجا دسته بندی کند و با چه اطلاعات دیگری ارتباط بدهد. بنابراین دستگاه گوارش مغز هم این اطلاعات را پس میزند و شما واژهها را فراموش میکنید.
حالا باید چکار کرد؟
اگر همچنان فرض کنید که واژۀ جدید سیب زمینی خام بزرگ است، اولین سؤالی که به هر عقل سلیمی میرسد این است حالا که مجبور هستم سیب زمینی را قورت بدهم چرا باید درسته قورت بدهم؟ به قطعات کوچکتر تبدیل میکنم تا راحت تر بتوان قورت داد. اما همانطور که انجام دادن این کار برای سیب زمینی نیاز به ابزار دارد، برای اینکه شما بتوانید یک واژه نامأنوس بزرگ را به قطعات کوچکتر برش بزنید به ابزارهایی نیاز دارید. حالا آن ابزارها را از کجا گیر بیاوریم؟ برای اینکه بتوانیم نوع ابزارهای مورد نیازمان را برای برش زدن واژههای بزرگ تشخیص بدهیم اول باید بدانیم که واژهها از چه جنسی هستند تا به تناسب جنس واژههایمان بتوانیم ابزار برششان را هم گیر بیاوریم.
اغلب واژگان زبان انگلیسی اصولاً از جنس انگلیسی نیستند
شاید جالب باشد که بدانید اغلب واژگان زبان انگلیسی اصولاً از جنس انگلیسی نیستند، بلکه اکثر این واژهها از زبانهای دیگر گرفته شدند، اما از کدام زبانها؟ باستانیترین و متمدنترین مردمان اروپا یونانیان بودند، بنابراین تعجبی ندارد که نزدیک به ۱۵۰ هزار لغت از زبان یونانی وارد زبان انگلیسی شده باشد. اما این تعداد واژگان مستقیماً از زبان انگلیسی یونانی وارد انگلیسی نشدند، فقط 6 درصد از کل لغات انگلیسی مستقیماً از زبان یونانی وارد زبان انگلیسی شده است. مابقی این واژگان به لطف رومیان باستان وارد زبان انگلیسی شده است و رومیان باستان این خدمت را برای یونانیان انجام دادند. زمانی که رومیان باستان نزدیک به ۱۵۰ سال پیش از میلاد حضرت مسیح در جنگ با یونانیان یونان را به تصرف خودشان درآوردند شیفتۀ سبک زندگی و رسوم یونانی شدند و تلاش کردند تا جایی که امکان دارد از یونانیان تقلید کنند و فرهنگ یونانی را با زبان خودشان که زبان لاتین بود بومیسازی کنند.
برای این کار آموزگاران و مربیان زیادی از یونان به روم فرستاده شد و همینطور رومیانی که مجذوب فرهنگ و فلسفه یونانی شدند خودشان را به آتن یونان میرساندند تا در کلاسهای درس و بحث اساتیدی مثل افلاطون و ارسطو حاضر شوند و از آنها فلسفه یاد بگیرند. به این ترتیب بود که واژگان یونانی به امپراتوری روم که به زبان لاتین صحبت میکردند وارد شد و از اینجا به بعد بود که واژگان به طرق مختلف از زبان لاتین وارد زبان انگلیسی شدند. به عنوان مثال در اوایل قرون وسطا داد و ستد و همینطور جنگ بین امپراتوری روم با قبایلی که در بریتانیای امروزی زندگی میکنند واژگانی را از زبان لاتین وارد زبان انگلیسی کردند. در قرن هفتم و هشتم بعد از میلاد حضرت مسیح مبلغین مذهبی مسیحی به بریتانیا فرستاده شدند که عبارات مذهبی را به زبان لاتین بیان میکردند که ریشۀ بعضی از آنها باز هم از زبان یونانی بود. کلیسای کاتولیک در قرون وسطا متون مذهبی خودشان را به زبان لاتین مینوشتند که باز هم بخشی از این متون دارای عبارات یونانی بود و در این زمان زبان رایج اروپا زبان لاتین بود.
در قرن ۱۱ نورمنها که اصالتاً وایکینگهای فرانسوی زبان ساکن شمال فرانسه امروزی بودند به انگلستان حمله کردند و آنجا را به تصرف خودشان درآوردند. آنها فرانسوی زبان بودند و زبان فرانسه هم از زبان لاتین ریشه میگرفت. بنابراین باز هم زبان لاتین بود که در بریتانیا حاکم میشد. نورمنهای فرانسوی بیش از نیم قرن حاکمان انگلستان بودند و در تمام این مدت تکلم به زبان انگلیسی را ممنوع کرده بودند و به عنوان مثال در دادگاهها و مجامع رسمی باید به زبان فرانسه صحبت میشد، به همین دلیل تمام اصطلاحات حقوقی هم از زبان لاتین وارد زبان انگلیسی شد.
از این دوران نزدیک به ده هزار واژه لاتین وارد زبان انگلیسی شد که نزدیک به ۷۵ درصد آنها هنوز هم زنده هستند و در زبان انگلیسی به کار میروند. در تمام این دوران استفاده ادامهدار از زبان لاتین در کلیساها همچنان سیلی از واژگان لاتین را وارد زبان انگلیسی میکند. روند ورود واژگان لاتین در دوران رنسانس هم ادامه پیدا میکند و در این دوره هم بین ۱۰ تا ۱۲ هزار واژه لاتین وارد زبان انگلیسی میشود. در قرن ۱۷ و ۱۸ و در عصر صنعتی ظهور علوم جدید و همینطور اکتشافات و اختراعات جدید نیاز به واژههای جدیدی را به وجود میآورد که باز هم از لغات لاتین وارد زبان انگلیسی میشود.
اما از آنجایی که این واژهها پاسخگوی نیاز علوم جدید نبودند بنابراین ریشهها و پیشوندها و پسوندهای لاتین برای ساختن واژههای جدید وارد زبان انگلیسی شدند و کار به جایی رسید که ریشههای لاتین را به اجزای غیر لاتین مثل زبان آنگلوساکسون که زبان انگلیسی اصیل بود هم متصل میکردند تا بتوانند واژههای جدیدتری بسازند. اما نفوذ زبان لاتین در زبان انگلیسی به همین جا ختم نمیشود. به جز زبان فرانسه، زبانهای دیگری مثل زبان پرتغالی، اسپانیایی و ایتالیایی هم هستند که دارای واژگان لاتین هستند و این واژگان لاتین اول وارد این زبانها شدند و بعد از طریق زبان واسط به زبان انگلیسی راه پیدا کردند.
با این اوصاف زبانهای لاتین، یونانی و فرانسه بیشترین سهم از لغات زبان انگلیسی را دارند و با علم به اینکه ریشۀ اغلب واژگان زبان فرانسه و همینطور زبانهای مؤثر در زبان انگلیسی مثل ایتالیایی، پرتغالی و اسپانیایی هم در قلمرو زبان لاتین قرار دارند و ریشۀ واژگان آنها هم نهایتاً به زبان لاتین برمیگردد میتوانیم این نتیجه را بگیریم که اغلب واژههای انگلیسی لاتین و یونانی هستند و بنابراین تعجبی ندارد که در مجموع ۹۰ درصد از لغات زبان انگلیسی را لغات زبان لاتین و یونانی تشکیل میدهد. بنابراین حالا که فهمیدیم اغلب واژگانی که در زبان انگلیسی سر و کار داریم از جنس لاتین و یونانی هستند
از ابزارهایی که برای برش زدن واژگان نیاز داریم هم باید از جنس لاتین و یونانی باشند. با استفاده از این ابزارها میتوانیم واژههای بزرگ را به قطعات کوچکتر تقسیم کنیم. حالا با در اختیار داشتن این ابزارها برگردیم به همان واژههای بزرگی که میخواستیم آنها را یاد بگیریم. به تناسب جنس واژههایی که با آنها روبرو میشویم با استفاده از ابزارهایی که در اختیار داریم شروع به برش زدن واژگان میکنیم و برای هر واژه این کار را تا جایی که دیگر امکان برش زدن واژه به اجزای کوچکتر وجود نداشته باشد ادامه میدهیم و بعد از آن به مرحلهای میرسیم که این قطعات کوچک دیگر از این کوچکتر نمیشوند. اینجا است که به کوچکترین اشکال معنادار در زبان انگلیسی به هر کدام از این قطعات کوچکتر که دیگر قابل برش زدن نیستند یک مورفیم گفته میشود. در واقع مورفیمها کوچکترین واحدهای معنادار در زبان هستند. وقتی معانی این مورفیمها را در یک واژۀ بزرگ استخراج میکنیم متوجه میشویم که در بینابین قطعات کوچکتر یا مورفیمها یکی از قطعات هست که دارد معنای اصلی واژه را تعیین میکند و مابقی قطعات دارند به معنای آن مورفیم اصلی شاخ و برگ میدهند. به این مورفیم که تعیین کنندۀ مفهوم اصلی واژه است مورفیم آزاد یا root word گفته میشود که معمولاً ریشۀ کلمه میدانیم. بنابراین اگر شما از بین تمامی اجزای سازنده فقط همین یک قطعه اصلی که به آن گفتیم مورفیم آزاد یا root word را بشناسید و معنای آن را بدانید میتوانید معنای اصلی واژه را حدس بزنید و حتی اگر این کلمه را تا به حال ندیده باشید میتوانید حدس بزنید که کلیت موضوع کلمه چیست و این کلمه دربارۀ چه چیزی است. به بقیه مورفیمها که دارند با اضافه کردن معانی دیگر به مورفیم آزاد یک مفهوم جدید را میسازند میگویند مورفیمهای وابسته.
چون تنها در صورتی میتوانند ظاهر شوند که به مورفیمهای دیگر متصل شده باشند. شما این مورفیمهای وابسته را با نام وندها میشناسید، یعنی همان پسوندها و پیشوندها. از کجا میفهمید که پسوند است یا پیشوند؟ دقیقاً از روی همین مورفیم آزادی که میگوییم ریشه. پیشوندها قبل از مورفیم اصلی و پسوندها بعد از مورفیم اصلی یا مورفیم آزاد قرار میگیرند.
کار ما اینجا تمام نشده است، ما با دانستن مورفیم آزاد که هستۀ معنای کلمه را مشخص میکند میفهمیم که موضوع کلی واژه چیست اما هنوز معنای دقیق واژه را نمیدانیم. حالا اگر به دانش ریشهشناسی لغات انگلیسی احاطه داشته باشیم و بدانیم که هر کدام از قطعات دیگر این سیب زمینی بزرگ که الان فهمیدیم به آنها مورفیم وابسته یا همان وند میگوییم چه بلایی سر معنای اصلی کلمه میآورند و چه مفهومی را به آن اضافه میکنند آن وقت است که در دستگاه گوارش مغزمان همۀ این اجزا را در کنار هم قرار میدهیم و با هم عمل میآوریم و با کمترین تجزیه و تحلیل در ذهن معنای کلی واژه را بیرون میکشیم و میفهمیم که این کلمه چه معانی دارد و چرا هر کدام از این معانی ایجاد شدند.
با انجام این تجزیه و تحلیل متوجه میشویم که چطور میشود یک کلمه معانی مختلفی داشته باشد و چطور این معانی استنباط شده است. وقتی با این تجزیه و تحلیل و بالا و پایین کردن وندها و ریشه اصلی درک کنیم که معنای یک کلمه با چه منطقی استنباط شده است، دیگر اطلاعات خام قورت نمیدهیم. در واقع داریم پردازش اطلاعات انجام میدهیم که مغز از لحاظ منطقی با قیافه و شکل واژه و معنای آن ارتباط منطقی ایجاد کند و آن اطلاعات را قابل هضم و قابل طبقهبندی و در نتیجه قابل ذخیره کند. این کار باعث میشود که به جای اینکه هضم و به خاطر سپاری واژه یک کار بینتیجه باشد تبدیل به یک فرآیند لذتبخش شود و این طوری نه تنها مجبور نیستیم سیب زمینی خام را درسته قورت بدهیم، بلکه حالا دیگر حذف کردنش خیلی هم لذت بخش و آسان شده و یاد گرفتن آن کلمه برای ما جذاب شده است. اما قضیه آن جایی جالب میشود که متوجه میشویم نیازی به تلاش خیلی زیادی برای یاد گرفتن هستۀ اصلی واژه که به آن مورفیم آزاد یا root word میگفتیم هم نداریم، چرا؟ چون در اغلب موارد این مورفیم آزاد که در کلمۀ ناآشنا آزاد شده و ممکن است در نگاه اول برای شما آشنا نباشد با یک اشارۀ کوچک متوجه شویم که آن مورفیم در کلمات زیادی که قبلاً دیدیم و شنیدیم هم تکرار شده است و بدون اینکه خودتان خبر داشته باشید پیشاپیش معنای آن را میدانستید و برایتان آشنا است و در حافظۀ بلند مدتتان آن را دارید. بنابراین وقتی پی به دلیل شباهتها ببرید، خیلی راحتتر میتوانید واژههای نامأنوس را یاد بگیرید و به خاطر بسپارید. شاید الان این موضوع برای شما کمی گنگ باشد و بهتر باشد آن را در قالب مثال برایتان باز کنم. اگر آماده هستید با یک مثال جالب موضوع بیشتر برای شما روشن شود روی لینک تست خودآزمایی که در همین صفحه هست کلیک کنید و از خودتان تست بگیرید. ببینید چند تا از واژههایی که از شما پرسیده میشوند را بلد هستید.
شاید وقتی کلمات از شما پرسیده میشود فکر کنید تا به حال آنها را ندید و برایتان مثل سیب زمینی خام غیرقابل هضم بیاید، اما بعد از اینکه از خودتان تست گرفتید به شما ثابت میکنم که همۀ این لغات را از دوران راهنمایی بلد هستید و اصلاً شاید اولین کلمهای بود که در زبان انگلیسی یاد گرفتید. احتمالاً بعد از انجام تست از نتایج آن تعجب میکنید.
اگه شما هم به دنبال یه مجموعه آموزشی معتبر که توسط افراد مجرب و آگاه در این زمینه تهیه شده، هستین؛ دوره ریشه شناسی لغات انگلیسی به روش آموزش تصویری، میتونه به شما کمک کنه تا بتونین کلمات بیشتری رو بهتر به خاطر بسپرین و از اونها توی جمله سازیهاتون استفاده کنین. قطعاً استفاده از تصویر یک راه فوقالعاده برای یادگیری هست که شما رو در مسیر آموزشی بهتری قرار میده.
درباره ما بیشتر بدانید.