دسته بندی سوال: پیشوند و پسوند های کاربردی در آزمون های زبان

راهنمای زبان آموز

کاربرد پیشوند “home”

کاربرد پیشوند “home”: این پیشوند به معنای “خانه” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به خانه یا مرتبط با خانه باشند.

  • Homecoming: بازگشت به خانه
  • Homeowner: صاحب خانه
  • Homemaker: خانه دار

کاربرد پیشوند “hom”

کاربرد پیشوند “hom”: این پیشوند به معنای “همان” یا “مشابه” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای همان نوع یا مشابه بودن باشند.

  • Homogeneous: یکنواخت
  • Homosexual: همجنسگرا
  • Homonym: همنام

کاربرد پیشوند “hand”

کاربرد پیشوند “hand”: این پیشوند به معنای “دست” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به دست یا مرتبط با دست باشند.

  • Handshake: دست‌دادن
  • Handbook: کتابچه راهنما
  • Handmade: دست‌ساز

کاربرد پیشوند “half”

کاربرد پیشوند “half”: این پیشوند به معنای “نیم” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای نیمی یا نیمه‌رسمی باشند.

  • Halfway: در نیمه‌راه
  • Half-hearted: نیمه‌قلبی
  • Half-baked: نیمه‌پخته

کاربرد پیشوند “haem”

کاربرد پیشوند “haem”: این پیشوند به معنای “خون” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به خون یا مرتبط با موارد خونی باشند.

  • Haemoglobin: هموگلوبین
  • Haematology: هماتولوژی
  • Haemorrhage: خونریزی

کاربرد پیشوند “great”

کاربرد پیشوند “great”: این پیشوند به معنای “بزرگ” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای بزرگی یا بزرگمنشی باشند.

  • Greatness: بزرگی
  • Great-grandfather: پدربزرگ
  • Greatness: بزرگی

کاربرد پیشوند “geo”

کاربرد پیشوند “geo”: این پیشوند به معنای “زمین” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به زمین یا علم زمین باشند.

  • Geography: جغرافیا
  • Geology: زمین‌شناسی
  • Geothermal: زمین‌گرما

کاربرد پیشوند “full”

کاربرد پیشوند “full”: این پیشوند به معنای “کامل” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای کامل بودن یا پربودن باشند.

  • Fullness: پربودن
  • Full-scale: کامل مقیاس
  • Full-time: تمام وقت

کاربرد پیشوند “fresh”

کاربرد پیشوند “fresh”: این پیشوند به معنای “تازه” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای تازگی یا جدید بودن باشند.

  • Freshman: دانشجوی تازه وارد
  • Freshen: تازه کردن
  • Freshness: تازگی

کاربرد پیشوند “free”

کاربرد پیشوند “free”: این پیشوند به معنای “آزاد” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای آزادی یا بی‌دخالتی باشند.

  • Freedom: آزادی
  • Freelance: آزاد‌حرفه‌ای
  • Freefall: سقوط آزاد

کاربرد پیشوند “fore”

کاربرد پیشوند “fore”: این پیشوند به معنای “پیش” یا “قبل از” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای قبل از رویداد یا پیشرفته باشند.

  • Foresee: پیش‌بینی کردن
  • Forefront: جلویی
  • Forefather: پیشوایان

کاربرد پیشوند “ever”

کاربرد پیشوند “ever”: این پیشوند به معنای “همیشه” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای همیشگی یا بی‌پایان بودن باشند.

  • Evergreen: همیشه سبز
  • Everlasting: همیشگی

کاربرد پیشوند “euro”

کاربرد پیشوند “euro”: این پیشوند به معنای “اروپا” یا “پول یورو” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به اروپا یا پول یورو باشند.

  • Eurozone: منطقه یورو
  • Eurocentric: مرکزیت یوروپا
  • Eurodollar: یورو دلار

کاربرد پیشوند “equi”

کاربرد پیشوند “equi”: این پیشوند به معنای “مساوی” یا “یکسان” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مساوی یا یکسان بودن باشند.

  • Equilateral: مساوی الساقین
  • Equilibrium: تعادل
  • Equidistant: مساوی فاصله

کاربرد پیشوند “cross”

کاربرد پیشوند “cross”: این پیشوند به معنای “متقاطع” یا “متلاقی” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای تلاقی یا ارتباط بین دو چیز باشند.

  • Crossroad: تقاطع جاده
  • Crossbreed: تولید متقاطع
  • Cross-section: برش متقاطع

کاربرد پیشوند “counter”

کاربرد پیشوند “counter”: این پیشوند به معنای “ضد” یا “مخالفت” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مخالفت یا مقابله با چیزی باشند.

  • Counteract: مقابله کردن
  • Counterbalance: متعادل کردن
  • Counterfeit: تقلبی

کاربرد پیشوند “electro”

کاربرد پیشوند “electro”: این پیشوند به معنای “الکترونیک” یا “برق” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به برق یا الکترونیک باشند.

  • Electronic: الکترونیک
  • Electrode: الکترود
  • Electromagnetic: الکترومغناطیسی

کاربرد پیشوند “down

کاربرد پیشوند “down”: این پیشوند به معنای “پایین” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای پایین یا کاهش باشند.

  • Download: دانلود
  • Downfall: سقوط

کاربرد پیشوند “dis”

کاربرد پیشوند “dis”: این پیشوند به معنای “عدم” یا “مخالفت” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای عدم یا عکس چیزی باشند.

  • Disagree: مخالفت کردن
  • Disapprove: ناموافقت کردن
  • Disconnect: قطع اتصال

کاربرد پیشوند “derm”

کاربرد پیشوند “derm”: این پیشوند به معنای “پوست” است و به کلمات افزوده می‌شود تا به معنای مربوط به پوست یا پزشکی پوستی باشند.

  • Dermatology: پوست‌پزشکی
  • Epidermis: پوست
  • Hypodermic: زیرپوستی