لغات کاربردی با ریشه “Orient” در آزمونهای زبان انگلیسی
ریشههای لغتها در زبان انگلیسی میتوانند به شما کمک کنند تا معانی بسیاری از کلمات را درک کنید. یکی از این ریشهها، “Orient” است که به معنای “جهتدهی به شرق” یا “آموزش و هدایت” به کار میرود. در این مقاله، به بررسی 6 لغت کاربردی با ریشه “Orient” میپردازیم که در آزمونهای زبان انگلیسی مفید میباشند.
لغتهای کاربردی با ریشه “Orient”
Orientation (جهتدهی یا آموزش و هدایت):
به معنای آموزش و هدایت افراد در محیط جدید یا درک جهت و موقعیت مکانی.
مثال: قبل از شروع به کار در این شرکت، باید یک دوره آموزشی و جهتدهی دریافت کنید.
Oriented (جهتداده شده یا آموزش دیده):
به معنای افرادی که آموزش دیدهاند یا جهتداده شدهاند.
مثال: این شغف من به طراحی و گرافیک از دوران کودکی شکل گرفته و من به طراح گرافیکی ماهری تبدیل شدهام.
Disorient (عدم جهتدهی یا گم کردن جهت):
به معنای عدم توانایی در تعیین جهت موقعیت یا باعث گم کردن جهت شدن کسی میشود.
مثال: گم شدن در جنگل میتواند باعث گم کردن جهت و ایجاد وضعیتی از عدم جهتدهی شود.
Reorient (تغییر جهت یا بازجهتدهی):
به معنای تغییر جهت یا بازجهتدهی کسی یا چیزی به سمتی جدید.
مثال: بعد از تحقیقات بیشتر، تصمیم گرفتیم که استراتژی تبلیغاتی خود را به سمت بازارهای جدیدی بازجهتدهی کنیم.
Self-Oriented (خودجهتدهی شده):
به معنای تمایل به خودجهتدهی و انجام کارها به تنهایی.
مثال: او یک فرد خودجهتدهی است و همیشه به تنهایی تصمیمگیریهای مهمی میکند.
Orientate (جهتدادن یا هدایت کردن):
به معنای جهتدادن یا راهنمایی کردن کسی در محیط یا مسئلهای.
مثال: من به عنوان مربی ورزشی تصمیم گرفتم تا ورزشکاران جوان را در رسیدن به هدفهایشان جهتدهی کنم.
دعوت به اقدام
با توجه به اهمیت آشنایی با واژگان با ریشه “Orient” در آزمونهای زبان انگلیسی، دعوت میکنیم که دانشجویان عزیز از این لغات در مکالمات و نوشتار خود بهرهبرداری کنند و آنها را به عنوان یک ابزار ارتقاء دانش زبانی خود به کار بگیرند. این اقدام به شما در بهبود مهارتهای زبانی و دقت در درک معانی کلمات کمک خواهد کرد.